خط امام : “سیدهادی خامنهای” هم در عرصه سياست، شخصیتی كاركشته است و هم در عرصه رسانه نام آشنا، شاید هرگز نتوان اشكهايش را زمان ايراد نطق پيش از دستور در مجلس ششم و در واكنش به توقيف روزنامهاش فراموش كرد، از چهرههاي فراموش نشدني انقلاب است و با حساسيت وقايع اين سالها را رصد […]
خط امام : “سیدهادی خامنهای” هم در عرصه سياست، شخصیتی كاركشته است و هم در عرصه رسانه نام آشنا، شاید هرگز نتوان اشكهايش را زمان ايراد نطق پيش از دستور در مجلس ششم و در واكنش به توقيف روزنامهاش فراموش كرد، از چهرههاي فراموش نشدني انقلاب است و با حساسيت وقايع اين سالها را رصد كرده است.
او كه پرچمدار يك تشكل سياسي است و سابقه عضويت در مجمع روحانيون مبارز به عنوان يكي از مطرحترين احزاب سياسي ايران را دارد، اين روزها سعی می کند كمتر اظهارنظر كرده و از دور ناظر بر آنچه ميگذرد، باشد.
خامنهاي، دبیرکل مجمع خط امام(ره) در گفتوگو با ایسنا طي جملاتي كوتاه، رويكرد انتقادياش به دولت قبل را مطرح و از اعتمادش به مذاكره كنندگان هستهاي سخن ميگويد.
او با رويكردي واقعبينانه به موضوع مذاكرات ايران و 1+5 نگريسته و معتقد است بايد با پرهيز از افراط و پذيرش وضعيت فعلي دنيا، بهترين تصميم كه در عين حفظ كردن منافع ملي، موضع تعاملي نيز داشته باشد در صحنه جهاني حاضر شويم.
آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفتوگوی هادی خامنهای با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه خراسان است که در ذیل میآید؛
ریشه پيدایش گروههای تکفیری از نظر شما چیست؟ اخيرا دربارهي گروههاي القاعده و طالبان گفته بوديد كه چنين گروههايي نتيجه اشتباهات خود مسلمانان بود، آيا درمورد داعش هم هميننظر را داريد؟
اين گروهها از لحاظ جريان فكري با يكديگر فرقي ندارند و شبيه هم هستند؛ برخي از آنها تندروتر هستند،، بعضيها آرامتر و بعضيها هم مثل داعش پولدارتر که طبيعتا فعالتر هم برخورد ميكنند؛ اصل ماجرا زمينههاي فكري آنهاست. مسالهاي كه سبب شده آنها در صحنه فعال باشند حمايتهاي بيدريغي است كه غرب آرام و بیصدا از اينها انجام ميدهد و همین باعث شده كه “داعش” گرفتاري امروز دنيا باشد.
گروههاي تكفيري قرنهای متمادي وجود داشتهاند و معتقد بودهاند هر كه متفاوت با ما فكر ميكند، كافر است و بر اين باور بودند كه ميتوانند مخالفان خود را هم بكشند، البته جامعه هم از آنها و تفکراتشان استقبال نميكرده و زمينههاي سياسي و اجتماعي براي بروز و ظهورشان فراهم نبوده است. طي سالهاي اخير غرب از آنها حمايتهاي بيدريغي را بهصورت آرام و بسيار پنهاني داشته است و حتي همين تصاوير فجيع كه از آدمكشيهايشان پخش ميكنند تبليغي براي فعالیتهای چنین گروههایی است كه حداقل فايدهاش ايجاد رعب و وحشت است، طوري كه فكر ميكنيم در برابر اينها نميتوان واكنشي داشت. اساسا ايجاد رعب و وحشت سياست رايج آنهاست؛ مگر آمريكا و اسرائيل كاري غير از ايجاد رعب و وحشت انجام ميدهند. اعمال زور و نشان دادن چنگ و دندان، رسمي است كه در حال حاضر حتي در متمدنترين كشورها ترويج ميشود و تنها ظاهر آن با يكديگر متفاوت است، يكي با بمبباران و گروهي مانند داعش با سر بريدن. نبايد از اين نكته غافل شد كه اگر حمايت غرب از چنین گروهکهایی قطع شود آنان لحظهاي تاب ماندن ندارند.
ايران چگونه ميتواند در مبارزه عليه فعالیت گروهکهای تروریستی همچون داعش که خود را داعیهدار اسلام هم معرفی میکنند، تاثیرگذار عمل كند؟
قطعا ايران تا جايي كه بتواند در صحنه است و اقداماتي دارد؛ بنده در متن كارهاي دولتي و حكومتي نيستم، اما آنچه از زواياي امر برميآيد ابتداييترين كار محكوم كردن چنین جنایتهایی است. چنين اقدامي خوب و لازم است و تا جايي كه ميتواند جلوي حمايتهايي كه از این گروهكها ميشود را بگيرد. ایران میتواند با وادار کردن كشورهايي مانند تركيه و عربستان که با پول و سلاح رسما از اين گروهك حمايت ميكنند مقابله يا با اعمال فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم اقدامات موثری داشته باشد.
با توجه به دور جديد مذاكرات ایران و کشورهای 1+5 که با ايام محرم و شهادت امام حسین(ع) همزمان شده، عدهای در موضعگيريهايشان اعلام ميكنند كه راه امام حسين(ع) مذاكره و تعامل با دشمن نبوده و بدین ترتیب نسبت به ادامه روند مذاکرات هشدار میدهند، به نظر شما آيا ميتوان آمريكا را يزيد زمان دانست و همين باعث شود تا با او پاي ميز مذاكره ننشینیم؟
همذات پنداري در مسائل تاريخي نميتواند مطلق باشد. اصولا تاريخ تكرار نميشود، برخی وقایع بهم شباهت دارند، اما تكرار نميشوند، آمريكا هم قدرت دارد و هم زورگويي و ظلم و ستم ميكند و از گروههاي كه علیه بشريت اقدام ميكنند حمايت ميكند. اين كارها، كارهاي خوبي نيست اما ماموريت ما چيست؟ ماموريت ما اين است كه جهان اسلام را تقويت كنيم، مسلمانان را در استقلالشان حمايت كنيم و جلوی ظلم را بگیریم، این کار را به هر شیوهای که امكانپذير باشد ميتوانيم انجام دهیم.
حالا ممكن است كه بگويند چرا از فلان شيوه استفاده نشده، شايد امكان بهكارگيري آن وجود نداشته، اما يكي از آنها شيوهها تعامل و گفتوگو است كه هيچ اشكالي ندارد، چه لزومي دارد ما بگوييم اينها يزيد زمان هستند يا نيستند؟ بالاخره آمريكا، آمريكاست، حالا ميخواهد يزيد باشد ميخواهد بدتر از يزيد باشد، لزومي هم ندارد بر اين مسئله تكيه كنيم. امروز اين آمريكا، اسرائيل و انگليس رو در روي ما هستند؛ اسرائيل را كه اصلا به رسميت نميشناسيم و با او مذاكرهاي نداريم و اين موضوع تا ابد به هر قيمتي كه باشد جزء اصول تغييرناپذير انقلاب به شمار میرود، اما در مورد بقيه کشورها چراكه نه، با اينها رابطه و تعامل ميتوانيم داشته باشيم كما اينكه تا بهحال داشتهایم.
منتقدان توافق هستهای معتقدند که در اثر این توافق نفع قابل توجهی شامل ایران نمیشود و ما تنها برگ برنده را به دست طرف مقابل میدهیم؟
حرف منتقدان مذاکرات هستهای آنقدر مهم نيست كه به آن اعتناء كنيم. برخي معتقدند مذاكرات هستهاي همين الان هم به نتايج خود رسيده است. من در اين خصوص اطلاعاتی ندارم. مذاكره كنندگان ما به كارشان وارد هستند و برخلاف گروه قبلي شعارهاي بيمحتوا نميدهند، آنها هم متقابلا و محترمانه با ايران برخورد ميكنند، من ميگويم با اين فضا هر نتيجهاي حاصل شود، نتيجه خوبي است چراكه فضا محترمانه است، الان مثل سابق نيست، كسي ما را مسخره نميكند، دولتمردان براي رياكاري شعارهاي گنده نميدهند يا موضوعات مهم را به تمسخر نميگيرند، اينكه بگويند تحريمها كاغذ پاره است و …، اينها حرفهاي کودکانهای است كه از سوی كساني گفته شده كه مسئوليتهاي ديپلماتيك و مهم از سوي جمهوري اسلامي داشتهاند. اين خسارتي بود كه ما در اين 8 سال پرداخت كرديم، اما اوضاع فعلي مذاكرات فرق ميكند. مذاكره كنندگان ما افراد متخصص و كار بلدي هستند كه گفتوگو و فرمولهاي آن را بلد هستند و براي منافع كشور كار ميكنند.
هجمهها و دلواپسيها نسبت به مذاكرات تا قبل از توافق ژنو هم مشهود بود، اما اين انتقادات پس از توافق ژنو خصوصا بعد از اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان شدت بيشتري يافت، همچنین عدهاي با استناد به این سخن مقام معظم رهبري که فرمودند من به مذاكرات خوشبين نيستم، میگویند مذاکرات چرا ما بايد با غرب پشت ميز مذاكره بنشينیم؟
ايشان نگفتهاند که مذاكرات بيهوده است. طبعا مذاكرات بيهوده نيست. طرف مقابل كه گفتيم آمريكاست و هر گفتوگوكنندهاي ميخواهد برنده باشد، ما اعلام كردهايم كه ميخواهيم نتيجه برد- برد باشد، يعني به طرف مقابل گفتهایم كه در مقام شكستن شما نيستيم، اما به دنبال منافع خودمان هم هستيم، برد- برد امکان پذیر است، فقط كافي است كه طرفين از خواستههاي صد درصدي خود بكاهند. اين بدان معناست که میشود در مسائلی کوتاه آمد، حالا این مسائل در چه زمینههایی باشد من نمیدانم، آمريكا هم بايد كوتاه بيايد و به ناچار خواهد آمد، اگر كوتاه نيايد شرايط به همين ترتیب پيش ميرود و ما خسارتی نخواهيم داشت.
ما موظف هستيم مذاكرات را ادامه دهيم تا به عنوان طرف لجوج معرفي نشويم، برای اینکه دنیا بفهمد ما طالب گفت و گو هستيم باید حوصله به خرج دهيم. اگر در مذاکرات هم به جاي نرسيديم دنيا میفهمد طرف مقابل باعث نرسیدن ما به نتیجه شده است.
در این راه فرمولهايی هم داريم، رهبري نيز از مذاکرهکنندگان حمايت كردهاند پس ما هم حمايت ميكنيم، اينكه ایشان فرمودهاند “من به مذاکرات خوشبين نيستم” اگر از من هم این سوال را بپرسند همین را میگوییم، ما به آمريكا خوشبين نيستيم، اگر خوشبين بوديم اين دعواها و مشكلات پيش نميآيد؛ خوشبين نيستیم ولي مذاكره ميكنيم، خوشبين نيستیم اما تلاش ميكنيم به تعامل برسيم، اين دو كلمه باهم منافاتي ندارد، خوشبين نيستم به اين معنا نيست كه نميتوانيم با اينها معامله، گفتوگو و تعامل كنيم، اصلا خوشبين نبودن به اين معنا نيست.
با توجه به اینکه دولت یازدهم عزم جدی در سر و سامان دادن به پرونده هستهای کشورمان دارد، اگر مذاكرات به نتیجه نرسد فکر میکنید پایگاه اجتماعی دولت روحانی تضعیف میشود؟
این موضوع بستگي به نوع تبليغات دارد. مسلما هر كس تبليغات بيشتری كند، بيشتر صحنه افكار و اذهان عمومي را به دست ميگيرد که نبايد اجازه داد چنين اتفاقي بيفتد. دولت و رسانهها نيز باید در این زمینه فعال شوند، البته صدا و سيما که كار خودش را ميكند و فرمول خودش را دارد، كسي هم خبر ندارد كه او ميخواهد چه كند اما ساير رسانهها بايد در جهت صحيح و اصول حرفهاي خود گام بردارند.
صدا و سيما قانونا و شرعا موظف است كه از دولت حمايت كند، مگر اينكه رهبري رسما اعلام كنند كه من ديگر اين دولت را قبول ندارم، اگر ایشان چنين چيزي گفتند خب طبعا تکلیف روشن میشود، اما مادامي كه اين حرف گفته نشده صدا و سیما موظف است قدم به قدم دولت را حمایت و از یک سری کارهای موذیانه دست بردارد و يك سري حرفهاي غير مستقيم را از افراد لجوج به عنوان يك آدم منطقی قلمداد نکند و ذهن مردم را مشوش نكند و به اصطلاح قانوني تشويش اذهان نكند و روراست و شفاف برخورد کند.
به نظر شما دولت روحاني چقدر در برآوردن انتظارات اصلاح طلبان موفق عمل کرده است؟
بايد موردها يكي يكي بررسي شود. اصلاح طلبان در آن برهه از دولت روحانی حمايت كردند و اين حمايت، حمايت تعیینكنندهاي هم بوده است، انتظاراتشان هم طبيعتا اين است كه مسئولان اصلي کشور افرادی ضداصلاحات نباشند؛ البته اين به معناي آن نيست كه اصرار داشته باشند حتما جزو اصلاحاتيهاي دو آتشه باشند ولي ضد اصلاحات از نوع دولت قبل نباشد. آدمهاي امين، كارشناس و كارداني باشند كه كارشان را بلدند. در بخشهايي برخي افراد به عنوان وزير و مسولان مناسب بودند و نظر اصلاحات تامين شده، اما طبیعتا صد درصد نبوده است. در زمان اصلاحات نيز نظراتشان صد درصد به خاطر موانعی كه وجود دارد اجرا نميشد.
فکر نمیکنید سر دادن شعار «اعتدال»، دولت روحانی را با چالش بیشتری روبرو کرد؟ این مسئله باعث شده تا او اگر در نهاد یا سازمانی از مدیری اصلاح طلب استفاده کند با هجمه شدید اصولگرایان مواجه شود یا اگر از نیروهای اصولگرایان استفاده کند با مخالفت و انتقاد اصلاح طلبان مواجه شود و این گونه هجمهها علیه دولت افزایش یابد؟
اين چالش هميشه بوده و هست، كاري نميشود کرد، مخالفت با وزرا در تمام دولتها توسط مخالفان هميشه وجود داشته و مسئله مهمی نيست؛ كافي است كه وزرا و مسئولان آنها نقطه ضعفي نشان ندهند كه بهانه شود، كارشان را محکم و درست انجام دهند، اگر به همين ترتیب باشند هيچ مشكلي پيش نميآيد فقط در این میان عدهای مغرض هستند که برخی وزرا را بی دلیل مورد انتقاد قرار ميدهند.
آنان نظرشان تضعيف دولت و تضعيف اين روندی است كه مانع شده تا تندروهای بيلياقت گذشته بتوانند فعالیتی داشته باشند، طبعا آنان به هيچ چيز راضي نميشوند، اگر همهي وزرا از برجستهترين افراد هم باشند بازهم ايراد ميگيرند، پس نباید خيلي نگران ايرادات آنان باشيم.
با اینکه شعار اعتدال مدنظر است، اما در حال حاضر بیشترین انتقاد اصلاحطلبان هم به دولت در رابطه با وزارت کشور است، چراکه معتقدند بدنه این وزارتخانه هنوز تغییر نکرده است و شامل اصولگرایان است؟
اين انتقاد درست و بجاست. ممكن است كه اين پاسخ داده شود كه دولت كار ديگري نميتواند انجام دهد. طبيعي است كه انتظار اصلاحطلبان برآورده نشده، اما كار ديگري هم نميشود در این رابطه كرد.
با مجمع روحانيون مبارز ارتباطي داريد؟
خير. فعاليتي نداريم، اما باهم رفيق هستیم.
برای انتخابات مجلس خبرگان چه برنامهای دارید؟
طبيعتا خواست ما اين است كه انسانهاي شايسته و لايق به اين نهاد بسيار مهم راه پيدا كنند که شايسته اين جايگاه باشند و به وظايفشان عمل كنند، براي انتخابات دلمان ميخواهد افراد شايسته را معرفي كنيم اما این که بگذارند يا نه، هيچ خبري نداريم.
به نظر شما مرزبندی اصلاحطلبان با حوادث سال 88 و به خصوص ماجرای فتنه باید چگونه باشد تا در جریان انتخابات مجلس و احراز صلاحیتها به مشکلی برنخوردند؟
چيزي به اسم جريان فتنه وجود نداشت، جريان فتنه چيزي است كه يك عده شعار كردند و بر روي آن مانور ميدهند تا مخالفين خود را از سر راه بردارند.
اما فتنه و حفظ حد و مرز با آن جزء تاكيدات مقام معظم رهبري هم بوده است؟
خب آن فتنه، معني خودش را دارد و بحثي جدا است. عدهاي در اين قالب حرف نميزنند، آنها اين موضوع را بسط ميدهند تا از آن سوءاستفاده كنند. فتنه تعريف نشده است اما برخي از افرادي كه به ظاهر در مورد فتنه صحبت ميكنند خودشان هم فتنهگر هستند.
چقدر امیدوارید تا ماجرایي مانند انتخاباتهایی سال 84 و 90 برای اصلاح طلبان تکرار نشود؟
اميدواري زياد است. ما تمام عوامل وحدت را در اختيار داريم و مجموعه احزاب اصلاح طلب در استانها فعال هستند و نظر همه دوستان اين است كه محوريت با شوراي هماهنگي احزاب اصلاح طلب باشد و بقيه دوستان بايد از آنها تبعيت كنند. هر ليستي كه امضاي شوراي هماهنگي احزاب اصلاحطلب را داشته باشد و گزینههای آن هم رد صلاحيت نشوند قطعا اكثريت مطلق آرا را کسب خواهد کرد.
وحدت را در اردوگاه اصولگرا چقدر نزديك ميبيند؟
آنها اگر وحدت كامل هم داشته باشند درصد آرايشان پايينتر از اصلاحطلبان خواهد بود.
زمانی بود که اصلاحطلبان قوه مقننه، مجریه و حتی شورای شهر را هم در اختیار داشتند، اما نتیجه آن شد انتخابات سال 84…
هيچ زماني همه قوا در اختيار اصلاح طلبان نبوده است. همان زمان هم در مجلس مخالفان زيادي بودند كه ميتوانستند آزادانه صحبت كنند. در دوره ششم مجلس تعداد اصولگرایان كم نبود، حداقل صدایشان خیلی بلند بود. قوه مجریه هم هیچ وقت در همه جای کشور يكسان و يك دست نبوده است، حتي زمان اصلاحات؛ قوه قضائيه و صدا و سيما هم هيچگاه در اختيار ما نبوده است. پس هيچ وقت همه چيز را اصلاح طلبان در اختيار نداشتند تا آن را از دست بدهند، تنها مجلس و دولت بوده آن هم به صورت اكثريت.
خب اقليت همه جا وجود داشته، حتي در دولتهاي اصولگرا؟
بله، اما اقليت آنها فرق ميكرد. تمام قوا با اصولگرايان همگام بودند. صدا و سيما با آنها همكاري داشت و برای آنان تبليغات عمدهای می کرد، اما در اين سمت اینگونه نبود، اصلاح طلبان خودشان بودند و يكي دو تا روزنامه، كه برخي از آنها را هم مثل روزنامه خودمان “حيات نو” توقيف كردند.
گفتوگو از منیره فضیلت،خبرنگار سیاسی ایسنا-منطقه خراسان
عکس/محسن اسماعیلزاده