خط امام : «شیخ شامو شیخو»، از شخصیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایزدی در عراق است که بیش از ٣٠ سال در حوزه امور فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارد و تنها نماینده ایزدیها در پارلمان کردستان عراق است. «شیخ شامو شیخو»، رئیس مرکز فرهنگی و اجتماعی «لالش» هم هست که بزرگترین مرکز جامعه مدنی ایزدیهای […]
خط امام : «شیخ شامو شیخو»، از شخصیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایزدی در عراق است که بیش از ٣٠ سال در حوزه امور فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارد و تنها نماینده ایزدیها در پارلمان کردستان عراق است. «شیخ شامو شیخو»، رئیس مرکز فرهنگی و اجتماعی «لالش» هم هست که بزرگترین مرکز جامعه مدنی ایزدیهای سرتاسر عراق محسوب میشود. «لالش» ٤٠ بخش و شعبه دارد و بیش از 7 هزار تحصیلکرده ایزدی در سراسر عراق و اروپا عضو این مرکز هستند. هدف تعریف شده «لالش»، خدمت به ایزدیها است؛ این مرکز بیش از 22 سال قدمت دارد و «شیخ شامو شیخو»، از بنیانگذاران آن است.گفتوگوی «ایران» با وی به زبان «بادینی» انجام شده است.
جناب شیخ شامو لطفاً در مورد آیین ایزدی به طور مختصر توضیحی بدهید.
ایزدیها از نظر زبانی و فرهنگی و تاریخ و جغرافیا بخشی از مردم عراق هستند.
از باورها و عقاید ایزدیها آشکار است که همچون قومی کهن و قدیم در غرب عراق، ریشه تمدنی کهنی دارند. جامعه ایزدی ها، راه و رسوم و جشنها و… دیرپایی دارند که تا امروز پابرجاست. بخشی از این میراث، متعلق به مناطق میان رودان مانند سومریها و بابلیها و آشوریها و میتراییها ست، مانند جشن آغاز سال ایزدیها که از نخستین چهارشنبه از ماه چهارم سریانی شروع میشود. ایزدیها در تاریخ خود از چند مرحله گذر کردهاند تا به مرحله کنونی رسیدهاند.
مرحله اول،ایزدیها، بیشتر وابسته به طبیعت بودهاند یعنی در مرحله آغازین پیدایش، ایزدیها با احترام به پدیدههای طبیعی نگاه میکردند و برای هر یک از این پدیدهها خدایی را در نظر میگرفتند مانند خدای خورشید، خدای ماه، خدای هستی و خدای زندگی و خدای مرگ.
مرحله دوم،در این دوره، ایزدیها، وحدانیت خداوند بزرگ را پذیرفتهاند. در ادبیات آیینی ایزدیان، مرحله خداشناسی، از زمان پیامبری ابراهیم خلیل(ع) آغاز میشود. مرحله سوم،از زمان آمدن شیخ هادی (١١٦٢-1111 ق) به «لالش»، ایشان مانند درویشی قلندر، آیین ایزدی را روحی تازه بخشید و برخی افکار دیگر را وارد این آیین کرد و کوشید ایزدیها را در چارچوب عرفان و تصوف، روحی تازه بخشد.
آیا میان ایزدیها و زرتشتیها هم قرابتی وجود دارد؟
ایزدیان بر این باورند که آیین ایزدی، کهن تر از آیین زرتشتی است و معتقدند از قدیمی ترین ادیان شرق و جهان هستند که از آیین میتراییسم و عقاید قدیم «میزوپوتامیا» ریشه گرفتهاند. سوای این، آیین ایزدی و زرتشتی، آداب و رسوم و باورهای مشترک بسیاری دارند. برای مثال، هر چهاربنیان مقدس زندگی (آب، خاک، هوا و آتش) مورد احترام هر دو آیین است. اینها باعث شده که بعضی نویسندگان و محققین بر این باور باشند که آیین زرتشت، شاخهای از آیین ایزدی است.
البته جدا از تشابه ها؛ برخی تفاوتها در مراسم دینی و باورهای هر دو آیین وجود دارد برای مثال در باور زرتشتیان، خدای پاکی و خوبی، «اهورامزدا» است و خدای شر،
« اهریمن»، اما به باور ایزدیان، تنها یک خدا وجود دارد که خیر و شر از درگاه او میآید. این نکته، یکی از اختلافات جوهری این دو آیین تلقی میشود.
ایزدیها؛ گاهی به دلیل عقاید و آیین شان و زمانی به علت قومیت شان، مورد ستم و آزار قرار گرفتهاند. منابع تاریخی در این زمانها به بحث در مورد ایزدیان پرداختهاند و طبیعی است که چنین بحث هایی، اغلب، خالی از غرض ورزی نبوده است.اما هر چه که هست، جور و ظلم و نسلکشی که در طول تاریخ علیه ایزدیان جاری شده، آنان را از زندگی آسوده و ایمن نا امید کرده است. درد تاریخی ایزدیان کم نبود که رژیم دیکتاتوری بعث نیز تا سال 2003 که سقوط کرد،تمامی کین و ظلم خود را برسر تمامی اقوام موجود در عراق و از جمله، ایزدیان خالی کرد.نتیجه تاریخ پر مصیبت ایزدیان آن شده که امروز جمعیت آنان در عراق و سایر نقاط جهان، کمتر از ١ میلیون نفر باشد. از این تعداد، حدود ٦٠٠ هزار نفر ساکن عراق و در منطقه کردستان این کشور هستند و بقیه در دیگر کشورها زندگی میکنند. شاید موقعیت جغرافیایی و شرایطی که ایزدیان مجبور بودند در آن زندگی کنند نیز بر شکل گیری چنین سرنوشتی، بیاثر نبوده است.
پس از سقوط صدام وضعیت ایزدیها چگونه بود؟ آیا تغییر اوضاع اثری بر رفع مشکلات داشت؟
در انقلاب سال ١٩٩١ یعنی پس از جنگ اول خلیجفارس، تنها، حدود 10 درصد مناطق ایزدیان، از زیر سلطه صدام نجات پیدا کرد و در چارچوب اقلیم کردستان عراق قرار گرفت . 90 درصد بقیه، 12 سال بعد، یعنی پس از سقوط صدام در سال ٢٠٠٣ آزاد شدند.ایزدیها، همراه دیگر اقوام عراق، مانند مسیحیان، ترکمانان، شبکها و کاکهایها، همچون کمانی استراتژیک، اطراف استان موصل قرار گرفتهاند و همواره، فاکتور مهمی در رقم خوردن نتایج تمام انتخابات استان موصل بودهاند.
ایزدیها در مسأله ماده 140 قانون اساسی عراق یعنی مناطق مورد مناقشه با بغداد ،طی ١١ سال گذشته برای فضای بورکراتیک و کنشهای سیاسی و مؤسسات مدنی تلاش بسیار کردهاند.همچنین از نظر آبادانی و عمران و توسعه جامعه مدنی و مخصوصاً در منطقه شنگال، مردم ما در ١١ سال گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای در همه زمینهها به دست آوردهاند.
با شروع حملات «داعش»، مردم «شنگال» مورد هجوم بیرحمانه قرار گرفتند. پیامدهای این تهاجم چه بود؟
بعد از هجوم داعش و بخصوص در تاریخ ٩/٦/٢٠١٤ که داعش شهر موصل را کنترل کرد، تمامی مناطق مورد اختلاف اقلیم کردستان و دولت عراق در همسایگی و هم مرز با داعش قرار گرفتند و پیشمرگههای اقلیم کردستان سنگرهای خود درتمامی مناطق همجوار با داعش را مستحکم کردند. مردم ما هم در عین آماده شدن برای مقابله با داعش، واهمه داشتند که اگر دست داعش خون آشام و تروریست به آنان برسد، فاجعه به بار
خواهد آورد.
متأسفانه در تاریخ ٣/٨/٢٠١٤ زمانی که داعش به تمامی دشت موصل و غرب رودخانه دجله هجوم آورد و پیشمرگههای اقلیم کردستان عقب نشینی کردند چون شنگال هم مرز با مناطق اعراب از هر چهار طرف و در حالت تغییر موازنه قدرت مورد تهدید اعراب این مناطق قرار میگرفتند، متأسفانه آنچه نباید روی میداد، رخ داد. عقب نشینی نظامی از مناطق زومار که در برابر شنگال و نزدیک به استان دهوک قرار دارد و همچنین تهدید به انفجار پل سحیلا از طرف داعش، تأثیری بزرگ بر نیروی پیشمرگه اقلیم گذاشت که مسئولیت امنیت این مناطق را بر عهده داشت.
متأسفانه اتحاد و همدستی برخی از عشایر منطقه با داعش و همچنین اطلاعات نادرست ما از گروه تروریستی داعش که آنان را همانند دزد و راهزنانی با امکانات نظامی اندک، تصور میکردیم، باعث شد در میدان نبرد غافلگیر شویم. رخدادهای بعدی نشان داد که داعش همانند دولت ها، صاحب اسلحههای سنگین و منظم است که با اتکای به آنها توانستند خط مقدم ما را تسخیر کنند. مردم دشت موصل،خود را نجات دادند اما متأسفانه به خاطر دوری جغرافیایی منطقه شنگال از دهوک (٢٠٠ کیلومتر) و همچنین به دلیل محاصره این مناطق از طرف روستاهای عشایرنشین، شنگال به صیدی برای داعش تبدیل شد و متأسفانه تنها 30درصد شنگالی ها، توانستند خود را بهنگام، نجات دهند و به مناطق دهوک برسند. اما بیشتر اهالی، به کوه خشک و بیآب شنگال پناه بردند و تا زمان باز شدن معبری برای آنان به سمت اقلیم کردستان، در این کوه، در محاصره ماندند و سختیهای فراوانی را تحمل کردند.
پس از تهاجم داعش چه تعداد از اهالی شنگال کشته و زخمی شدهاند؟ آیا آمار دقیقی از تعداد اسیران ایزدی وجود دارد؟ زنان و کودکان، چه درصدی از اسرا را تشکیل میدهند؟
برای شما و همه مردم منطقه و حتی دنیا روشن است که نسل کشیها و ستم هایی که در حق ایزدیها انجام شد، چه میزان زیاد و دردآور است. متأسفانه، آمار نسلکشی داعش بهطور دقیق در دست نیست، نه تعداد قربانیان کشتارهای دسته جمعی ، نهرقم اسیر شدگان و نه تعداد زنان بیگناهی که توسط داعش در بازارها خرید و فروش شدند، مشخص نیست. همچنین آماری از قربانیان گرسنگی و تشنگی و آوارگی در دست نداریم و معلوم نیست رقم غارت و چپاول اموال مردم شنگال بهوسیله داعش چقدر است، تنها میتوانم عددی تقریبی به شما بدهم که بیش از ٣٠٠٠ مرد و زن و کودک ایزدی در شنگال توسط داعش شهید شدند و بیشتر از ٦٠٠٠ زن، کودک و مرد ایزدی، به اسارت داعش در آمدند. یک نمونه زنده از نسل کشی روستایی است به اسم (کوچو) که حدود ١٥٠٠ نفر جمعیت داشت و داعشیها حدود ٤٠٠ نفر از مردهای این روستا را کشتند و زنان و بچهها را به اسارت بردند و هنوز هم این افراد و سایر اسرا در دست داعش بیدین اسیر هستند.
آیا از نحوه رفتار و برخورد داعش با اسرای ایزدی اطلاع دارید؟پیگیر وضعیت اسیران هستید؟
هیچ گزارش دقیقی در دسترس نداریم. اما بنابر گزارش اسرای زن، دختر، کودکان و پیرمردانی که از دست داعش خلاص شده یا فرار کردهاند، رفتار داعش با اسرای ایزدی، بسیارغیر انسانی و وحشیانه است؛ از ضرب وشتم و گرسنگی و ترساندن و کشتن گرفته تا خرید و فروش زنان و دختران و انتقال آنان به سوریه و مناطق دیگر که در تصرف این گروه است. در اینجا مایلم به نکته بسیار مهمی اشاره کنم که پیامدهای آن در آینده میتواند بسیار خطر ناک باشد. براساس اطلاعات ما داعش با همان روشهای غیر انسانی و وحشیانه ویژه این گروه، اکنون در حال آموزش نظامی بیش از ١٥٠٠ کودک زیر 10 سال ایزدی است. مکان این آموزشها نیز برخی پادگانهای تحت کنترل داعش در خاک سوریه است. این اقدام داعش میتواند خروجی بسیار بدی در آینده به دنبال
داشته باشد.
بهجز شنگال سایر نقاط اسکان و زندگی ایزدیها هم مورد تهاجم قرار گرفته است؟چه مناطقی؟
علاوه بر شنگال، مناطق دیگر دشت موصل و باشیک، بحزان و تلکیف مورد هجوم وحشیانه داعش قرار گرفتند و به تصرف آنان درآمدند اما به خاطر نزدیکی این مناطق به استان دهوک مردم توانستند جان خود و خانواده خود را نجات دهند و به مناطق دیگر آرام، بخصوص استان دهوک، پناهنده شدند.
وضعیت فعلی آوارگان ایزدی چگونه است؟بیشتر آوارگان در چه مناطقی مستقر هستند؟
بعد از شکستن محاصره داعش و بازکردن راه کوه شنگال، محاصره شدگان آواره ایزدی که مردن را به چشم خود دیدند، تنها توانستند جان خود را نجات دهند و نزدیک به ٣٥٠ هزار نفر میهمان استان دهوک شدند که این نیز باری گران بردوش حکومت گذاشت.
امروز آوارگان ایزدی در ٣٠ اردوگاه تقسیم شدهاند، حکومت اقلیم کردستان، تمامی امکانات خود را برای خدمت به مردم ما در این اردوگاه بسیج کردهاند و آنان در مناطق زاخو و دهوک و شیخان تا سلیمانیه، اسکان داده شدهاند به خاطر تعداد بسیار زیاد آوارگان، خدمترسانی لازم و مناسب به آنان از قدرت و امکانات حکومت اقلیم خارج است و امکانات کم ، جوابگوی تأمین نیازهای اولیه این آوارگان نیست. آوارگان، الان در شرایط سختی زندگی میکنند و متأسفانه سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، به وظایف انسانی و قانونی خود در قبال آوارگان و از جمله ایزدیها آنگونه که شایسته است، عمل نکردهاند. امدادرسانی دولت عراق به آوارگان نیز چندان تأثیرگذار نبوده است.
آیا سازمان ملل یا سایر نهادهای جهانی درباره ابعاد نسل کشی ایزدیهای شنگال تاکنون گزارشی تهیه کردهاند؟
بعد از فاجعه بزرگی که در شنگال بوقوع پیوست، به طور مداوم هیأتها و مؤسسات بلندپایهای از سرتاسر دنیا، بویژه از جانب سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن به منطقه آمدهاند و از نزدیک با مردم ملاقات کردند و گزارش هایی از وضعیت آوارگان و نیازهای فوری آنان در اردوگاهها تهیه و پشتیبانی زبانی و کلامی خود را از مردم ایزدی اعلام کردند. این هیأتها گزارشهایی نیز آماده کردهاند اما نمیدانیم که پس از برگشتن آنان به مقرهای شان، تا چهاندازه این گزارشها، پیگیری شده است، در سطح منطقهای، اقلیم کردستان با تمرکز بر موضوع ایزدیها کمیسیونی تشکیل داده و همچنین مرکزی برای مطالعات و جمعآوری و مستندسازی تمامی مدارک و شواهد و همچنین نبش گورهای دست جمعی در دهوک راهاندازی شده است که این مرکز وابسته به این
کمیسیون است.
هم پارلمان اقلیم کردستان و هم کمیسیون عالی نسلکشی فاجعه شنگال با هدف شناساندن فاجعه به مثابه نسل کشی نزد افکار عمومی و نهادهای حقوقی جهان، فعال هستند. ما میکوشیم در دادگاه بین المللی لاهه شکایتی را ثبت کنیم زیرا ایزدیان؛ قربانی جنایت بزرگی شدهاند.براساس حقوق بینالملل، کردهای ایزدی، قربانی نسل کشی شدهاند. زیرا طبق ماده ٦ بند (١) از قانون دادگاههای بین المللی جرایم،تروریستهای داعش دست به کشتار دسته جمعی و خارج از دادگاه زدهاند که صدها ایزدی را به قتل رساندهاند که در میان آنان تعداد زیادی کودک و زنان و سالمندان وجود دارند.همچنین تروریستهای داعش طبق ماده ٦ بند (ب) در قانون دادگاههای بین المللی جرایم در حق ما نسل کشی انجام دادهاند آن هم با انجام شکنجههای جسمی و روانی زنان و کودکان و سالمندان،تنها به دلیل اینکه ما از لحاظ دینی ایزدی هستیم.علاوه براین طبق ماده ٦ بند (ج) قانون دادگاههای بین المللی، داعش مردم ما را ناچار کردهاند که در وضعیت بسیار وخیم زندگی کنند و هدف آنان نیز حذف فیزیکی این مردم بوده است.به خاطر هجوم وحشیانه تروریستهای داعش مردم ما ناچار شدهاند که به کوهها پناه ببرند و تعداد زیادی از مردم ما بویژه، زنان و کودکان و سالمندان،جان خود را از دست دادهاند، کمیسیون قانون بین المللی اذعان داشته که کوچاندن اجباری یک گروه، نسل کشی به شمار میآید.امید ما ایزدیها و علاج این درد و زخم و تسکین دادن به روح شهیدان و قربانیان، زمانی است که این پرونده در دادگاه بینالملل جرایم مانند نسلکشی بر ضد ایزدیها در شنگال مورد بررسی قرار گیرد و در خواست ما از جامعه بین المللی این است که در این موضوع پشتیبان ما باشند.
از جهانیان چه انتظاری دارید؟
فاجعه مصیبت باری که بر سر ایزدیهای عراق آمد، وجدان همه جهان را به درد آورد، ضرر و زیان مالی و جانی زیادی به ایزدیها تحمیل شده است. جدای از زندگی سخت و طاقتفرسا و آوارگی در گرما و سرما، بیشتر مناطق ما غارت شدهاند و هیچ وسایل معیشت و خدمترسانی در این مناطق باقی نمانده است. بسیاری از زنان و مردان ایزدی کشته شده و به اسارت گرفته شدهاند. ایزدیهای جان بهدر برده، نیاز به همیاری کشورهای جهان دارند. علاوه بر حکومت اقلیم کردستان چشم امید ما به یاری برخی کشورهای دوست است. ایران، نمونه روشن و بارزی از کشورهایی است که همواره در مواقع حساس، دست یاری به سوی مردم عراق دراز کرده و پشتیبان آنان بوده است. ایزدیها هم جدا از بقیه مردم عراق نیستند و از جمهوری اسلامی ایران میخواهند که دست مساعدت و همکاری خود را از ایزدیها دریغ نکند. آنان احتیاج به وسایل و امکانات اولیه انسانی زیادی دارند و جمهوری اسلامی ایران میتواند بخشی از نیازهای آوارگان را در این حوزهها تأمین کند. همچنین ما برای شناساندن و پیگیری حقوقی نسل کشی ایزدیها در مجامع جهانی، نیازمند پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران هستیم تا بخشی ازخسارتهای معنوی وارده به ایزدیها در جنایات داعش – بویژه در نسل کشی شنگال – جبران شود. همچنین از جمهوری اسلامی ایران خواستاریم که در نجات 6٠٠٠ اسیر ایزدی از چنگال داعش، کمک کند تا آنان از اسارت در شرایط بسیار سخت رهایی یابند. همیاری دیپلماتیک تهران در نهادهای جهانی؛ گامی مؤثر برای رسیدن به این
هدف است.
کلام پایانی شما.
فرصت را غنیمت میشمارم تا از طریق شما پیامی به ملت محترم ایران و همه مسلمانان جهان برسانم. ما یکی از آیینهای کهن شرق هستیم که به وحدانیت خداوند اعتقاد راسخ و کامل داریم. پیروان آیینی صلحجو هستیم و هیچ خطری برای هیچ آیین و ملتی نیستیم، اما متأسفانه، گاهی مدعی میشوند که ما ایمان به خداوند بزرگوار نداریم و کافر هستیم. این مدعیان، با استناد به همین تبلیغات دروغین، به ما ظلم کردهاند. تاریخ ما سرشار از نسل کشی و ظلم است. در طول تاریخ بیش از ٧٣ بار، هدف نسل کشی قرار گرفته ایم. ما ایزدیان خوب میدانیم که دین اسلام از این تندرویها و ستمها مبراست. امیدوارم، جهان اسلام و بویژه ملت و دولت جمهوری اسلامی، پشتیبان ایزدیها باشند تا عدهای تندرو نتوانند زیر ادعای دروغین دفاع از اسلام، ایزدیها را قربانی
نسل کشی کنند.
گفتوگو:احسان هوشمند
ترجمه:نزت صالح عمر